انسان همانند دریایی است که هر چقدر عمقش بیشتر باشد
آرامتر است
کی زمانی فرا می رسد که نبض انسان با نبض طبیعت بزند و جزئی از آن شود و با او همگام؟ و هنگام بهار با طبیعت جوانه زند و سبز شود. کی می شود که دیگر انسان خلل و اضافه ای در طبیعت نباشد، و همچون انسانهای زمانهای دور در سمت پرنده فکر کند و مغلوب شرایط شقایق باشد؟
پرستوی پرواز من
یاد زیبایی در ذهن من
سالهاست دلی در رد پای تو جا مانده است
و قلبی در ندیدنت شکسته است
با تو بودن
تمام زندگی مرا بس
و بی تو بودن
آخرین اکسیژن نفس
هنوز امتداد چشمانم بدرقه ات می کند
و هنوز پایی هست که همراهیت کند
ای ابتدای داستان عشق
ای آئینه زلال و پاک آب
ای همیشه طلوع من
می دانی
خسته شده ام از این واژه ها
آدم را پیچیده می کنند
از آدم سواری می گیرند
پس می خواهم سادهء ساده از دل برایت بگویم
م.طاهرخانی