انسان همانند دریایی است که هر چقدر عمقش بیشتر باشد
آرامتر است
کی زمانی فرا می رسد که نبض انسان با نبض طبیعت بزند و جزئی از آن شود و با او همگام؟ و هنگام بهار با طبیعت جوانه زند و سبز شود. کی می شود که دیگر انسان خلل و اضافه ای در طبیعت نباشد، و همچون انسانهای زمانهای دور در سمت پرنده فکر کند و مغلوب شرایط شقایق باشد؟
در عمق دریا هرگز یک قطره پیدا نیست
پایان عشق ما پایان دنیا نیست
مثل زلال آب من باورت کردم
مینای یک رنگی در ساغرت کردم
باسمه تعالی
با عرض سلام
از لطف شما سپاسگذارم درست بود همان شعر بود.
والسلام
سلام دوست عزیز
ممنون از لطفت
من آپدیت هستم
خوشحال میشم ببینمتون
موفق باشید
سلام مرسی به وبلگم اومدی نظر دادی لینک شما رو تو وبلاگم گذاشتم شرمنده کمی دیر شد
سلام... خوبی... یک دنیا ممنون که به من سر زدی دست درد نکنه بازم اینطوری ما رو شرمنده کن
گر دوست داشتی به این عاشق کوچولو هم سری بزن
منم این آدما رو دیدم٬ تو هم دیدی٬ بعضی هاشون درست بشو نیستن که نیستن...
بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com
salam ajab axi .ensan hachon daryaii ast ke hamishe jazr va mad dare zendagi bala paiin dare aramesh ???
سلام ... خوبی ... متن زیبایی بود... من هم متن جدید دادم ... خوشحال میشم بهم سر بزنی ... قربانت مریم
همیشه عمق زیاد خوب نیست چون گاهی ساکت بودن و عمیق بودن باعث تنهایی میشه من این تجربه رو داشتم . سلام.
salam dooste man
bloge jalebi dary
khoshhal misham be motorgazi ma sary bezany
chakere shoma ghazanfar va sakineh
وبلاگ بسیار زیبایی داری
موفق باشی
یه سر هم به من بزن