میلاد

نه دیگر نغمه ی آوازه خوان بیهوده است اکنون،

نه دیکر با طنین آن پیانوی بزرگ و تیره و خشک.

مرا جادوی دوران طفولیت گرفته است،

و سیل خاطراتم شسته دوران بزرگی و بلوغم را،

من اکنون مثل یک کودک برای خاطراتم اشک می ریزم  ؤ

So now it is vain for the singer
to burst into clamor.

With the great black piano ؤ
appassionato. The glamour

Of childish days is upon me,
 my manhood is cast

Down in the flood of remembrance,
 I weep like a child for the past.


 


 

  میلاد پیامبر افلاک‌ و ششمین ‌خورشید فروزنده‌ دانش را به تمامی مسلمانان جهان تبریک میگویم 

  
 
******************************


کرکسی ساده روی دیوار نشسته است، بگذار به آب بریزم آنچه را که از فرط ما گذشته است، دیگر هجاهایش خوانده نمی شود ، محو بر سر زمینی از یاد رفته است ...

که توده های لرزانم بر آب است؛
این جا کرکسی با آب همخوابه می شود .

و من که روزهاست نخوابیده ام
و تو که در یک متر جا خوابیده ای

توده ای موسمی
که شیار به شیار حافظه ام را می برید
آن خط مورب را عجیب به خاک سپرده بود.

رزا جمالی
متولد 1356 فارغ التحصیل تئاتر از دانشکده ی سینما و تئاتر دانشگاه هنر
در مدت زمان کوتاهی سه کتاب از او منتشر شد که بحث های متفاوتی را پیرامون شعر بر انگیخت
.